صلی الله علیک یا امام حسن مجتبی علیه السلام

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

صلی الله علیک یا امام حسن مجتبی علیه السلام

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

بایگانی
آخرین مطالب

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ‌ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ‌ أَنَّ الْأَرْ‌ضَ یَرِ‌ثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ

و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.

سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵

منبع (ادامه ...)

تفسیر صفحۀ ۱۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۶ - تفسیر نور:

«ما نَنْسَخْ مِنْ آیَةٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَیْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلی‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ» هر (حکم و) آیه‌ای را نسخ کنیم و یا (نزول) آن را به تأخیر اندازیم، بهتر از آن، یا همانند آن را می‌‏آوریم، آیا نمی‌دانی که خدا بر هر چیزی قادر است؟
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۶:

کلمۀ «نُنْسِها» از مصدر «انساء» به‌معنای تأخیر انداختن یا حذف‌کردن است. بدین‌معنا که نزول آیه به تأخیر افتد و پس از مدّتی نازل شود.

این آیه در مقام پاسخ به تبلیغات سوء یهود است. آنان سؤال می‏‌کردند چرا در اسلام برخی قوانین تغییر پیدا می‌کند؟ چرا قبله از بیت‌المقدّس به کعبه تغییر یافت؟ اگر اوّلی درست بود، پس دستور دوّم چیست؟ و اگر دستور دوّم درست است، پس اعمال قبلی شما باطل است.
پاسخ قرآن به ایرادهای یهود، مبنی بر علت تغییر در برخی از قوانین:

قرآن با این آیه، به این ایرادها پاسخ می‏‌گوید:

ما هیچ حکمی را نسخ نمی‌‏کنیم یا آن را به تأخیر نمی‏‌اندازیم؛ مگر بهتر از آن یا همانندش را جانشین آن می‌سازیم.

آنان از اهداف و آثار تربیتی، اجتماعی و سیاسی احکام غافل هستند.

همان‌گونه که پزشک برای بیمار در یک مرحله دارویی تجویز می‌‏کند، ولی وقتی حال مریض کمی بهبود یافت، برنامۀ دارویی و درمان او را تغییر می‌دهد.

یا معلّم با پیشرفت درس دانش‌‏آموز، برنامۀ درسی او را تغییر می‌دهد،

خداوند نیز در زمان‌ها و شرایط مختلف و متفاوت، برنامه‌های تکاملی بشر را تغییر می‌دهد.

یکی از مصادیق آیه، استمرار امامت در جامعه و جانشینی هر امام به جای امام قبلی است،

چنان‌که در حدیثی ذیل این آیه می‌خوانیم: هر امامی از دنیا می‌رود، امام دیگر جانشین او می‌‏شود. «نخبة التفاسیر»
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۶:

۱. انسان همراه با نیازهای فطری و ثابت خویش، گاهی در شرایط خاصّ اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی نیز قرار می‌گیرد.

در این موارد در کنار قوانین و مقررات و احکام ثابت، باید دستور العمل‌های متغیّر داشته باشد که از طریق نسخ یا فرمان پیامبر و جانشینان او به مردم ابلاغ شود. «ما نَنْسَخْ مِنْ آیَةٍ»

۲. تغییر احکام، دلیل بر شکست طرح قبلی نیست، بلکه نشانۀ توجّه به مسائل جدید و تغییری حکیمانه است؛ همانند تغییر کتاب و معلّم. «ما نَنْسَخْ مِنْ آیَةٍ» «نَأْتِ بِخَیْرٍ مِنْها»

۳. در ظاهر دستورها متغیّر و انبیاء متعدّدند؛ ولی لطف خدا همواره یکسان است. «مِثْلِها»

۴. جعل احکام و همچنین تغییر و تأخیر آنها، به دست خداست. «نَنْسَخْ»، «نُنْسِها»

۵. همواره باید بهتر جایگزین شود، نه پست‏‌تر. «نَأْتِ بِخَیْرٍ مِنْها»

۶. اسلام هرگز بن‌بست ندارد. بعضی از قوانین، قابل تغییر است. «نَنْسَخْ»، «نُنْسِها»

۷. تغییر قانون، علاوه‌بر زمینه‌‏های گوناگون و پیدا شدن مصالح جدید، نیاز به قدرت دارد. «نَنْسَخْ» «أَنَّ اللَّهَ عَلی‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ»
تفسیر صفحۀ ۱۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۷ - تفسیر نور:

«أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیرٍ» آیا ندانستی که حکومت آسمان‌ها و زمین از آن خداست؟ (و او حق دارد هرگونه تغییر و تبدیلی را به مقتضای حکمت و حاکمیّت خود، در قوانین و احکام به وجود آورد.) و جز خدا برای شما هیچ یاور و سرپرستی نیست.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۷:

آنان‌که دربارۀ تغییر بعضی احکام و دستورات اعتراض و ایراد می‌‌کنند، توجّه به حاکمیّت مطلق خداوند ندارند.

حاکمیّت خداوند دائمی و ذاتی و عمومی است، ولی غیر خدا، حاکمیّت و حکومتش محدود، موقّتی، قراردادی و غیر ذاتی است.

بنی‌اسرائیل از حاکمیّت الهی چنین تصوّر نادرستی داشته و خدا را نسبت به اعمال حاکمیّت، دست‌بسته می‌‏دانسته و می‌‏گفتند: «یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ» « مائده، ۶۴»، درحالی‌که دست خداوند در آفرینش و خلقت و همچنین در وضع و جعل قوانین و تغییر و تحوّل آنها باز است.» «بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتانِ»

خداوند می‌‏تواند هر گاه اراده کند، در آفرینش ایجاد تغییر کند.

مثلًا آب را تلخ کند «لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً» «واقعه، ۷۰»؛

و یا درختان را خشک سازد «لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً» «واقعه، ۶۵»؛

بالاتر از همه، تمامی مردمان را نابود و گروه دیگری را بیافریند «إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَ یَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِیدٍ» «ابراهیم، ۱۹».

چنان‌که به گروهی از بنی‌اسرائیل فرمود: «کُونُوا قِرَدَةً خاسِئِینَ» «بقره، ۶۵» یعنی شما به شکل بوزینه‌گان درآیید و آنان از شکل انسانی به صورت بوزینه‌گان درآمدند.

این نوع تغییر و تحوّل را بنی‌اسرائیل در طول تاریخ زندگانی خویش بارها دیده است، خشک شدن دریا برای عبور آنان، اژدها شدن عصای حضرت موسی علیه‌السّلام، شکافته شدن سنگ‌ها و جاری شدن آب، چگونه است این همه را با چشم خود دیده‌اند، ولی اکنون با تغییر مختصری در احکام و دستورات بهانه‏ گیری می‌‏کنند؟
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۷:

۱. حقّ حاکمیّتِ همیشگی و مطلقِ آسمان‌ها‏ و زمین، مخصوص خداوند است. «لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»

۲. تغییر قوانین، مخصوص خداوندی است که حاکمیّت آسمان‌ها و زمین را دارد. لذا شائبۀ هیچ هوس یا ترسی در این تغییرها نیست. «ما نَنْسَخْ» «لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ»

۳. راضی کردن دیگران که بهانه‌گیر و لجوج هستند، برای شما ارزش نباشد؛ چون غیر از خداوند کسی شما را یاوری و سرپرستی نخواهد کرد. «ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ»
تفسیر صفحۀ ۱۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۱۰۸ - تفسیر نور:

«أَمْ تُرِیدُونَ أَنْ تَسْئَلُوا رَسُولَکُمْ کَما سُئِلَ مُوسی‏ مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ یَتَبَدَّلِ الْکُفْرَ بِالْإِیمانِ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِیلِ» آیا بنا دارید از پیامبرتان سؤالات و درخواست‏‌هایی (نابه‌جا) بکنید، آن‌گونه که پیش از این، موسی (از طرف بنی‌اسرائیل) مورد سؤال قرار گرفت، و هر کس (با این بهانه‏‌جویی‏‌ها از ایمان سرباز زند و) کفر را با ایمان مبادله کند، پس قطعاً از راه مستقیم گمراه شده است.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۸:

با توجّه به خود آیه و آنچه از شأن نزول‌ها برمی‌‏آید، برخی از مسلمانان ضعیف الایمان و بعضی از مشرکان، از پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله تقاضاهای نامربوط و غیر منطقی داشتند.

مثلًا تقاضا می‌کردند برای ما نامه‌ای از سوی خداوند بیاور! و یا نهرهایی را برای ما جاری ساز.

و برخی دیگر همانند بنی‌اسرائیل می‌گفتند: خداوند را آشکارا به ما نشان بده تا با چشم او را ببینیم و به او ایمان بیاوریم!

آوردن معجزه و اتمام حجّت، برای صدق دعوت پیامبر لازم است، ولی انجام دادن هر درخواستی، طبق هوس و میل هر فردی که از راه می‌رسد، درست نیست.

یک مهندس یا نقاش برای اثبات مهارت خویش، چند نمونه کار ارائه می‏‌دهد، ولی ضرورت ندارد برای هر کسی خانه‌‏ای بسازد یا تابلویی بکشد!

بازگویی مشکلات و تاریخ انبیا، برای دلداری دادن به پیامبر اسلام صلّی اللَّه علیه و آله است، که اگر افرادی از تو سؤال و درخواست نامعقول دارند، از انبیای پیشین نیز از همین قبیل درخواست‌ها می‌کردند.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۸:

۱. از سؤالات و درخواست‌‏های بی‌جا بپرهیزید که گاهی زمینه‌ساز کفر است. «أَمْ تُرِیدُونَ أَنْ تَسْئَلُوا» «وَ مَنْ یَتَبَدَّلِ الْکُفْرَ»

۲. خطراتی که پیروان دیگر ادیان را تهدید کرده، مسلمانان را نیز تهدید می‌‏کند. «تَسْئَلُوا رَسُولَکُمْ کَماسُئِلَ مُوسی‏»

۳. از عاقبت و سرانجام دیگران، عبرت بگیرید. «کَما سُئِلَ مُوسی‏»
تفسیر صفحۀ ۱۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۹ - تفسیر نور:

«وَدَّ کَثِیرٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ لَوْ یَرُدُّونَکُمْ مِنْ بَعْدِ إِیمانِکُمْ کُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّی یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلی‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ» بسیاری از اهل کتاب (نه‌تنها خودشان ایمان نمی‌‏آورند، بلکه) از روی حسدی که در درون‌شان هست، دوست دارند شما را بعد از ایمان‌تان به کفر بازگردانند، با اینکه حق (بودن اسلام و قرآن) برای آنان روشن شده است، ولی شما (در برابر حسادتی که می‏‌ورزند، آنها را) عفو کنید و درگذرید تا خداوند فرمان خویش بفرستد، همانا خداوند بر هر کاری تواناست.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۹:

«عفو» یعنی بخشیدنِ خلاف، «صفح» یعنی نادیده‌گرفتنِ خلاف.

دشمن که در دل آرزوی کفر شما را دارد، در عمل از هیچ توطئه و نقشه‌ای خودداری نخواهد کرد.

روش‌های اقدام آنها همان طرح سؤالات بی‌جا، وسوسه‌ها، القای شبهات و می‌‏باشد که باید نسبت به آنها هوشیار بود.
پیام‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۰۹:

۱. نسبت به روحیّات و برنامه‌های دشمنان خود، مواظب باشید. «وَدَّ» «یَرُدُّونَکُمْ»

۲. در برخورد با دشمن نیز باید انصاف داشت. «وَدَّ کَثِیرٌ» آیه می‌فرماید: بسیاری از اهل کتاب چنین هستند، نه همۀ آنان.

۳. شعلۀ حسادت، چنان خطرناک است که بعد از علم و آگاهی نیز فرو نمی‌نشیند. «حَسَداً» «مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ»

۴. شما با ایمان آوردن به اسلام، عظمت و عزّتی می‌یابید که دشمنان به شما رشک و حسد می‌ورزند و می‏‌خواهند شما به جهل، شرک و تفرقۀ زمان جاهلیّت برگردید. «وَدَّ کَثِیرٌ» «لَوْ یَرُدُّونَکُمْ»

۵. با مخالفان نباید فوراً به خشونت برخورد کرد، گاهی لازم است حتّی با علم به کینه و حسادت آنها، با ایشان مدارا نمود. «فَاعْفُوا»

۶. فرمان عفو دشمن، به صورت موقّت و تا زمانی است که مسلمانان دلسرد و دشمنان جسور نشوند. «فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّی»

۷. عفو، نشان ضعف نیست. خداوند بر انجام هر کاری تواناست و امروز نیز می‌تواند شما را بر دشمنان غالب گرداند. «إِنَّ اللَّهَ» «قَدِیرٌ»
تفسیر صفحۀ ۱۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۰ - تفسیر نور:

«وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ» و نماز را برپا دارید و زکات را پرداخت نمایید و هر خیری که برای خود از پیش می‌فرستید، آن را نزد خدا (در سرای دیگر) خواهید یافت، همانا خداوند به اعمال شما بیناست.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۰:

بعد از اوّلین خطاب در آیۀ ۱۰۴ «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا»، این آیه حامل سومین دستور برای مسلمانان است.

در دستور اوّل خداوند رعایت ادب در گفت‌وگو با رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله را یادآور شد تا در سخن گفتن مواظب باشند بهانه و دستاویزی برای تمسخر به دست دشمنان و مخالفان ندهند. «لا تَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا»

دستور دوّم عفو و اغماض از کینه و حسادت اهل کتاب تا زمان صدور دستور جدید بود. «فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا»

دستور سوّم اقامۀ نماز و پرداخت زکات است.

درزمانی‌که مسلمانان در تیررس انواع کینه و حسادت‌ها بودند و مأمور به عفو و اغماض شده‌اند، لازم است رابطۀ خودشان را با خداوند از طریق اقامۀ نماز، و پیوند با محرومان جامعه را از طریق زکات، تقویت نمایند.
پیام‌‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۰:

۱. معمولًا دستور به نماز همراه با زکات در قرآن آمده است. یعنی یاد خدا باید همراه با توجّه به خلق خدا باشد. «أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّکاةَ»

۲. اعمال انسان، قبل از خود انسان وارد عرصه قیامت می‌شود. «تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ»

۳. مقدار کار خیر مهم نیست؛ هر کس به هر مقدار می‌تواند باید انجام دهد. «مِنْ خَیْرٍ»

۴. کارهای خیر، برای قیامت محفوظ می‌ماند. «تَجِدُوهُ»

۵. ایمان به نظارت الهی و پاداش در قیامت، قوی‌ترین انگیزۀ عمل صالح می‏‌باشد. «ما تُقَدِّمُوا» «تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ»
تفسیر صفحۀ ۱۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۱ - تفسیر نور:

«وَ قالُوا لَنْ یَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلاَّ مَنْ کانَ هُوداً أَوْ نَصاری‏ تِلْکَ أَمانِیُّهُمْ قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ» و گفتند: هرگز به بهشت داخل نشود مگر آنکه یهودی یا نصرانی باشد. اینها آرزوهای آنهاست، بگو: اگر راستگویید، دلیل خود را (بر این موضوع) بیاورید.
پیام‌های سوره بقره - آیه ۱۱۱:

۱. غرور دینی، باعث شد تا یهود و نصارا خود را نژاد برتر و بهشت را در انحصار خود بدانند. «إِلَّا مَنْ کانَ هُوداً أَوْ نَصاری‏»

۲. امتیازطلبی و خودبرتربینی، آرزویی خام و خیالی واهی است. «تِلْکَ أَمانِیُّهُمْ»

۳. ادّعای بدون دلیل محکوم است. «قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ»

۴. هر گونه عقیده‌‏ای باید بر اساس دلیل باشد. «قالُوا قُلْ هاتُوا بُرْهانَکُمْ» قرآن، مطالب خود را با دلیل بیان کرده است و از مخالفان نیز تقاضای دلیل می‌کند.
تفسیر صفحۀ ۱۷ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۲ - تفسیر نور:

«بَلی‏ مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ » آری، کسی که با اخلاص به خدا روی آورد و نیکوکار باشد، پس پاداش او نزد پروردگار اوست، نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین خواهند شد.
نکته‌های سورۀ بقره - آیۀ ۱۱۲:

آیه علّت ورود در بهشت را، تسلیم فرمان خدا و نیکوکار بودن می‌داند. یعنی بهشت به ادّعا و شعار به کسی داده نمی‏‌شود، بلکه ایمان و عمل صالح لازم است.
پیام‌های سوره بقره - آیه ۱۱۲:

۱. برای ورود به بهشت، به جای خیال و آرزو، هم تسلیم خدا بودن و ایمان درونی لازم است و هم عمل صالح بیرونی. «أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ»

۲. نیکوکاری باید سیرۀ انسان باشد، نه به صورت موسمی و فصلی. «هُوَ مُحْسِنٌ»

۳. پاداش دادن، از شئون ربوبیّت است. «أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ»

۴. هر کس خالصانه روی به خدا آورد، هم بهر کامل دارد «فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ» و هم از هر نوع دلهره بیمه خواهد بود. «لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ»

منبع: محسن قرائتی، ج۱، تفسیر نور، ج ۱ ، ص ۱۷۶ - ۱۸۳.

منبع ...:

https://olgoirani.com/content/17

بسم الله الرحمن الرحیم

تفسیر سوره مبارکه انعام آیات ۶۸تا۶۹
و إ ذا راءیت الذین یخوضون فى ءایاتنا فأعرض عنهم حتى یخوضوا فى حدیث غیره و إما ینسینک الشیطان فلا تقعد بعد الذکرى مع القوم الظالمین(۶۸)
و ما على الذین یتقون من حسابهم من شى ء و لکن ذکرى لعلهم یتقون(۶۹)

ترجمه :
۶۸ - هر وقت کسانى را که آیات ما را استهزاء مى کنند مشاهده نمائى از آنها روى بگردان تا به سخن دیگرى بپردازند و اگر شیطان از یاد تو ببرد، به محض توجه پیدا کردن با (این ) جمعیت ستمگر منشین .
۶۹ - و اگر افراد با تقوى (براى ارشاد و اندرز با آنها بنشینند) چیزى از حساب (و گناه ) آنها برایشان نیست ، ولى (این کار تنها باید) براى متذکر ساختن آنها باشد شاید (بشنوند و) پرهیز کارى پیشه کنند.

شان نزول :
در تفسیر مجمع البیان از امام باقر (علیه السلام ) نقل شده که چون آیه نخست نازل گردید و مسلمانان از مجالست با کفار و استهزا کنندگان آیات الهى نهى شدند
جمعى از مسلمانان گفتند: اگر بخواهیم در همه جا به این دستور عمل کنیم باید هرگز به مسجد الحرام نرویم طواف خانه خدا نکنیم (زیرا آنها در گوشه و کنار مسجد پراکنده اند و به سخنان باطل پیرامون آیات الهى مشغولند و در هر - گوشه اى از مسجد الحرام ما مختصر توقفى کنیم ممکن است سخنان آنها به گوش ما برسد) در این موقع آیه دوم نازل شد و به مسلمانان دستور داد که در این گونه مواقع آنها را نصیحت کنند و تا آنجا که در قدرت دارند به ارشاد و راهنمائى آنها را بپردازند.
ذکر شان نزول براى آیه فوق - همانطور که سابقا نیز اشاره کردیم - منافات با نازل شدن تمام سوره با هم ندارد، زیرا ممکن است حوادث مختلفى در زندگى مسلمانان رخ دهد، سپس سوره اى یکجا نازل شود و هر چند آیه اى از آن ناظر به قسمتى از آن حوادث بوده باشد.

تفسیر
دورى از مجالس اهل باطل
از آنجا که بحثهاى این سوره بیشتر ناظر به وضع مشرکان و بت پرستان است در این دو آیه به یکى دیگر از مسائل مربوط به آنها اشاره نخست به پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى گوید: هنگامى که مخالفان لجوج و بى منطق را مشاهده کنى که آیات خدا را استهزاء مى کنند، از آنها روى بگردان تا از این کار صرف نظر کرده به سخنان دیگر بپردازند (و اذا رایت الذین یخوضون فى آیاتنا فاعرض عنهم حتى یخوضوا فى حدیث غیره )
گرچه در این جمله روى سخن به پیغمبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) است ولى مسلما این حکم اختصاصى به او ندارد و تمام مؤ منان را شامل مى شود، فلسفه این حکم نیز روشن است زیرا اگر مسلمانان در مجالس آنها شرکت مى کردند، آنها براى انتقام گرفتن و ناراحت ساختن ایشان به سخنان باطل و نارواى خود ادامه مى دادند، اما هنگامى که با بی اعتنائى از کنار آنها بگذرند طبعا سکوت خواهند کرد و به مسائل دیگر خواهند پرداخت ، زیرا تمام هدف آنها ناراحت ساختن پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) و مسلمین بود.
سپس اضافه مى کند این موضوع به اندازه اى اهمیت دارد که اگر شیطان ترا به فراموشى افکند و با این گونه اشخاص سهوا همنشین شدى به مجرد اینکه متوجه موضوع گشتى فورا از آن مجلس برخیز و با این ستمکاران منشین (و اما ینسینک الشیطان فلا تقعد بعد الذکرى مع القوم الظالمین )
دو سؤ ال
در اینجا دو سؤ ال پیش مى آید نخست اینکه : مگر ممکن است شیطان بر پیامبر مسلط گردد و باعث فراموشى او شود، و به تعبیر دیگر آیا با وجود مقام عصمت و مصونیت از خطا حتى در موضوعات ، ممکن است پیامبر گرفتار اشتباه و فراموشى شود؟!
در پاسـخ این سؤ ال مى توان گفت که روى سخن در آیه گرچه به پیامبر است
اما در حقیقت منظور پیروان او هستند که اگر گرفتار فراموشکارى شدند و در جلسات آمیخته به گناه کفار شرکت کردند به محض ‍ اینکه متوجه شوند باید از آنجا برخیزند و بیرون روند، و نظیر این بحث در گفتگوهاى روزانه ما و در ادبیات زبانهاى مختلف دیده مى شود که انسان روى سخن را به کسى مى کند اما هدفش این است که دیگران بشنوند، مطابق ضرب المثل معروف عرب که مى گوید: ایاک اعنى و اسمعى یا جاره .
بعضى از مفسران مانند طبرسى در مجمع البیان و ابو الفتوح در تفسیر معروف خود، پاسـخ دیگرى داده اند که حاصلش این است سهو و فراموشى در احکام و در مقام رسالت از طرف خداوند در مورد انبیاء جایز نیست و اما در موضوعات در صورتى که موجب گمراهى مردم نشود مانعى ندارد ولى این پاسـخ با آنچه در میان متکلمین ما مشهور است که انبیاء و ائمه علاوه بر احکام ، در موضوعات عادى نیز معصوم و مصون از اشتباه هستند سازش ندارد.
سؤ ال دیگر
اینکه بعضى از دانشمندان اهل تسنن این آیه را دلیلى بر عدم جواز تقیه بر رهبران دینى گرفته اند زیرا آیه صریحا مى گوید: در برابر دشمنان تقیه نکن و حتى اگر در مجلس آنها باشى از مجلس آنها برخیز.
پاسـخ :
این ایراد نیز روشن است ، زیرا شیعه هرگز نمى گوید در همه جا باید تقیه کرد بلکه تقیه در پاره اى از موارد قطعا حرام است ، و وجوب آن منحصر به مواردى است که تقیه و ترک اظهار حق منافعى داشته باشد که از اظهار آن بیشتر باشد، و یا موجب دفع ضرر و خطر کلى گردد.
در آیه بعد یک مورد را استثناء کرده و مى گوید: اگر افراد با تقوا براى نهى از منکر در جلسات آنها شرکت کنند و به امید پرهیزکارى و بازگشت آنها از گناه ، آنان را متذکر سازند مانعى ندارد و گناهان آنها را بر چنین اشخاصى نخواهند نوشت ، زیرا در هر حال قصد آنها خدمت و انجام وظیفه بوده است (و ما على الذین یتقون من حسابهم من شى ء و لکن ذکرى لعلهم یتقون )
براى این آیه تفسیر دیگرى نیز ذکر شده ولى آنچه گفتیم با ظاهر آیه و همچنین با شان نزول آن سازگارتر است .
ضمنا باید توجه داشت تنها کسانى مى توانند از این استثناء استفاده کنند که طبق تعبیر آیه داراى مقام تقوا و پرهیزگارى باشند و نه تنها تحت تاثیر آنها واقع نشوند بلکه بتوانند آنها را تحت تاثیر خود قرار دهند.
در ذیل آیه 140 سوره نساء نیز مضمونى شبیه آیه فوق داشتیم و مطالب دیگرى در این زمینه بیان شد.

منبع ...:

https://t.me/fazylatha

پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) :

احِبُّ الصِّبْیانَ لِخَمْسٍ : اَلاَْوَّلُ : اَنـَّهُمْ هُمُ الْبَکّاؤونَ ، وَالثّانى : یَتَمَرَّغونَ بِالتُّرابِ وَ الثّالِثُ : یَخْتَصِمونَ مِنْ غَیْرِ حِقْدٍ وَ الرّابِـعُ : لا یَدَّخِرونَ لِغَدٍ شَیئا وَ الْخامِسُ : یُعَمِّرونَ ثُمَّ یُخَرِّبونَ ؛

کودکان را به خاطر پنج چیز دوست مى دارم :

1- آن که بسیار مى گِریند،
2- آن که با خاک بازى مى کنند،
3- آن که دعوا کردن آنان همراه با کینه نیست؛
4- آن که چیزى براى فردا ذخیره نمى کنند،
5- آن که مى سازند و سپس، خراب مى کنند (دل بستگى ندارند) .

مواعظ العددیّه ، ص ۲۵۹
 

کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)

پایگاه اطلاع‌رسانی سید ابراهیم رئیسی:

https://raisi.ir/

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم

*****

التماس دعا

  • السلام علیک یا امیرالمومنین علیه السلام