امام خامنهای: سلام بر شهدای مقاومت و خِیل عظیم مجاهدانی که در این راه جان خود را تقدیم کردهاند؛ بویژه شهید شیخ احمد یاسین و شهید سیّدعباس موسوی، و شهید فتحیشقاقی و شهید عماد مغنیه و ...
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
یا زهراء سلام الله علیها
وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ
و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
تفسیر صفحۀ ۳۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۲۲۵ - تفسیر نور:
«لا یُؤاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِی أَیْمانِکُمْ وَ لکِنْ یُؤاخِذُکُمْ بِما کَسَبَتْ قُلُوبُکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلِیمٌ» خداوند، شما را به خاطر سوگندهای لغو (که بدون قصد یاد کردهاید) مؤاخذه نمیکند، امّا به آنچه دلهای شما (از روی اراده و آگاهی و اختیار) کسب کرده، مؤاخذه میکند و خداوند آمرزنده و حلیم (بردبار) است.
نکتههای سورۀ بقره - آیه ۲۲۵:
سوگندهایی که از روی بیتوجّهی و یا در حال عصبانیّت و بدون فکر و اراده و یا پرحرفی و عجله و سبق لسان از انسان سرمیزند، ارزش حقوقی ندارد.
مسئولیّت، تنها در برابر سوگندهایی است که با توجّه و درحالعادّی، به نام مقدّس خداوند برای انجام کار مفید یاد شود.
این قبیل سوگندها شرعاً واجبالاجرا میباشد و شکستن آن حرام میباشد و کفّارۀ آن عبارت است از: اطعام ده فقیر، یا اعطای لباس به آنها، و یا آزاد کردن یکبرده و در صورت عدم امکان هیچیک از اینها، سهروز روزه گرفتن. «مائده، ۸۹»
پیامهای سورۀ بقره - آیه ۲۲۵:
۱. مسئولیّت انسان، وابسته به اراده و انتخاب اوست. خداوند لغزشهایی را که در شرایط غیر عادّی از انسان صادر شود، میبخشد. «لا یُؤاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ»
۲. انگیزه و نیّت، ملاک ثواب و عقاب است. «کَسَبَتْ قُلُوبُکُمْ»
۳. یکی از جلوههای حِلم و مغفرت الهی، گذشت از خطاهای غیر عمدی انسان است. «لا یُؤاخِذُکُمُ اللَّهُ» «غَفُورٌ حَلِیمٌ»
تفسیر صفحۀ ۳۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۲۲۶ - تفسیر نور:
«لِلَّذِینَ یُؤْلُونَ مِنْ نِسائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فاؤُ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» برای کسانیکه (به قصد آزار همسر) سوگند میخورند که با زنان خویش نیامیزند، چهارماه مهلت است. پس اگر(از سوگند خود دست برداشته و به آشتی) برگشتند، (چیزی بر آنها نیست و) خداوند آمرزنده و مهربان است.
نکتههای سورۀ بقره - آیه ۲۲۶:
کلمۀ «ایلاء» به معنای سوگند خوردن برای ترک آمیزش جنسی است.
این کار را بعضی از مردان در زمان جاهلیّت برای در تنگنا قرار دادن همسران میکردند و بهاینوسیله آنان را در فشار روحی و غریزی قرار میدادند. نه خود همسرِ مفیدی بودند و نه آنان را با طلاق دادن آزاد میکردند.
این آیه به مردان چهار ماه فرصت میدهد که تکلیف همسران خود را روشن کنند، یا از سوگند خود برگشته و با همسر خویش زندگی کنند و یا رسماً او را طلاق دهند.
البتّه این مدّت چهار ماه، نه به خاطر احترام به سوگند نارواست، بلکه به جهت آن است که هر مردی در شرایط عادّی نیز تا چهار ماه بیشتر حقّ عدم آمیزش را ندارد.
پیامهای سورۀ بقره - آیه ۲۲۶:
۱. اسلام، حامی مظلومان است. زنان، در طول تاریخ مورد ظلم و تضییع حقوق قرار گرفتهاند و قرآن بارها از آنها حمایت نموده است. «لِلَّذِینَ یُؤْلُونَ مِنْ نِسائِهِمْ»
۲. مبارزه با بساط سنّتهای خرافی و جاهلی، از اصول وظایف انبیاء است. «لِلَّذِینَ یُؤْلُونَ»
۳. انسان برای بدترین کارها، گاهی مقدّسترین نامها را دستاویز قرار میدهد. «یُؤْلُونَ»
۴. توجّه به حقوق و نیازهای روحی و غریزی زن، یک اصل است. «تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ»
۵. برای بازگشت افراد و اتّخاذ تصمیم عاقلانه، فرصتی لازم است. «أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ»
۶. بهجای دعوت به طلاق، باید مردم را به ادامۀ زندگی تشویق کرد. مرد و زن بدانند بازگشت به زندگی، رمز دریافت مغفرت و رحمت خداوندی است. «فَإِنْ فاؤُ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ»
تفسیر صفحۀ ۳۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیۀ ۲۲۷ - تفسیر نور:
«وَ إِنْ عَزَمُوا الطَّلاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ» و اگر تصمیم به طلاق گرفتند (آن هم با شرایطش، مانعی ندارد) همانا خداوند شنوا و داناست.
نکتههای سورۀ بقره - آیه ۲۲۷:
این آیۀ کوتاه، در عین اینکه طلاق را بلامانع میداند، ولی در مفهوم آن، این هشدار و تهدید نیز وجود دارد که اگر مردان تصمیم بر طلاق گرفتند، دیگر وعدۀ مغفرت و رحمت در کار نیست و خداوند نسبت به کردار آنان شنوا و آگاه است و میداند که آیا هواپرستی، شوهر را وادار کرده تا از قانون طلاق سوءاستفاده کند و یا اینکه به راستی وضعیّت خانوادگی چنان اقتضا میکرد که از همدیگر جدا شوند؟
پیامهای سورۀ بقره - آیه ۲۲۷:
۱. اسلام، طلاق را با همه تلخیها و زشتیهایش میپذیرد، ولی بلاتکلیف گذاشتن همسر را نمیپذیرد. «وَ إِنْ عَزَمُوا الطَّلاقَ»
۲. تصمیم طلاق با مرد است. «عَزَمُوا»
۳. در طلاق، قصد جدّی لازم است. «عَزَمُوا»
۴. از هواپرستی و تصمیمی که زندگی زن را تباه میکند پرهیز نمایید. «فَإِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ»
تفسیر صفحۀ ۳۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۲۲۸ - تفسیر نور:
«وَ الْمُطَلَّقاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍ وَ لا یَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ یَکْتُمْنَ ما خَلَقَ اللَّهُ فِی أَرْحامِهِنَّ إِنْ کُنَّ یُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِی ذلِکَ إِنْ أَرادُوا إِصْلاحاً وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لِلرِّجالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ وَ اللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ» زنان طلاقدادهشده، خودشان را تا سه پاکی در انتظار قرار دهند. (یکی پاکی که طلاق در آن واقع شده و دو پاکی کامل دیگر و همینکه حیض سوم را دید، عده او تمام میشود.) و اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارند، برای آنها روا نیست که آنچه را خدا در رحم آنها آفریده است، کتمان کنند. و شوهرانشان اگر سر آشتی دارند، به بازآوردن آنها در این مدّت، (از دیگران) سزاوارترند و همانند وظایفی که زنان بر عهده دارند، به نفع آنان حقوقی شایسته است و مردان را بر زنان مرتبتی است. و خداوند توانا و حکیم است.
نکتههای سورۀ بقره - آیه ۲۲۸:
«قرء» به معنای پاک شدن و به معنای عادت ماهیانه، هر دو آمده است، ولی اگر به صورت «قُرُوءٍ» جمع بسته شود به معنای پاک شدن است و اگر به صورت «اقراء» جمع بسته شود به معنای عادت ماهانه است.
مهلتِ عدّه، ضامن حفظ حقوق خانواده است. زیرا در این مدّت هم فرصتی برای فکر و بازگشتن به زندگی اوّلیه پیدا میشود و هیجانها فروکش میکند، و هم مشخّص میگردد که زن باردار است یا نه، تا اگر تصمیم بر ازدواج دیگری دارد، نسل مرد بعدی با شوهر قبلی اشتباه نگردد.
امام صادق علیهالسّلام فرمود: در مسئلۀ حیض، پاک شدن و بارداری، گواهی خود زن کافی است و شهادت و سوگند و یا دلیل دیگری لازم نیست. امّا بر زنان حرام است که خلاف واقع بگویند. و باید شرایط خود را بیپرده بگویند که اگر کتمان کنند، به خدا و قیامت ایمان ندارند.
رجوع مرد به همسر در ایّام عدّه، تابع هیچگونه تشریفات خاصّی نیست، برخلاف طلاق که شرایط و تشریفات زیادی را لازم دارد. البتّه این مدّت، مخصوص گروهی از زنان است، ولی طلاقِ زنان باردار، یائسه یا زنانی که آمیزش جنسی با آنان صورت نگرفته، احکام خاصّی دارد که خواهد آمد.
پیامهای سورۀ بقره - آیه ۲۲۸:
۱. زن به محض طلاق، حقّ ازدواج با دیگری را ندارد. «وَ الْمُطَلَّقاتُ یَتَرَبَّصْنَ»
۲. در طلاق، نباید فرزندان از حقوق خود محروم شوند. «ما خَلَقَ اللَّهُ فِی أَرْحامِهِنَّ»
۳. بهترین ضامن اجرای قوانین، ایمان به خداوند است. «لا یَحِلُّ لَهُنَّ» «إِنْ کُنَّ یُؤْمِنَّ»
۴. اولویّت در ادامۀ زندگی، با شوهر اوّل است. «بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ»
۵. حسن نیّت در رجوع، یک اصل است. مبادا شوهر فقط به خاطر مسائل جنسی رجوع کند و دوباره بیتفاوت گردد. «إِنْ أَرادُوا إِصْلاحاً»
۶. مسئولیّت، حقآور است. هر کسی وظیفهای بر دوش گرفت، حقّی نیز پیدا میکند. مثلًا والدین در مورد فرزند وظیفهای دارند و لذا حقّی هم بر فرزند دارند. «وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ»
۷. در برخورد با زن، باید عدالت مراعات شود. «وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ»
۸. در جاهلیّت بر ضرر زنان، قوانین قطعی بود که اسلام آن ضررها را جبران کرد. «لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ» «عَلَیْهِنَّ» دلالت بر ضرر میکند.
۹. تبعیض، در شرایط یکسان ممنوع است، ولی تفاوت به جهت اختلاف در انجام تکالیف یا استعدادها یا نیازها مانعی ندارد. «وَ لِلرِّجالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ»
۱۰. مردان حق ندارند از قدرت خود سوءاستفاده کنند که قدرت اصلی از آن خداوند است. «عَزِیزٌ حَکِیمٌ»
۱۱. عدّه نگه داشتن، از برنامههای حکیمانۀ الهی است. «وَ اللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ»
تفسیر صفحۀ ۳۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۲۲۹ - تفسیر نور:
«الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ وَ لا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَیْتُمُوهُنَّ شَیْئاً إِلاَّ أَنْ یَخافا أَلاَّ یُقِیما حُدُودَ اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ یُقِیما حُدُودَ اللَّهِ فَلا جُناحَ عَلَیْهِما فِیمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَعْتَدُوها وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ» طلاق (رجعی که امکان رجوع و بازگشت دارد، حد اکثر) دو مرتبه است. پس (در هر مرتبه) یا باید بهطور شایسته همسر خود را نگهدارد و (آشتی نماید،) یا با نیکی او را رها کند (و از او جدا شود.) و برای شما مردان روا نیست که چیزی از آنچه به همسرانتان دادهاید، پس بگیرید مگر اینکه دو همسر بترسند که حدود الهی را بر پا ندارند. پس اگر بترسید که آنان حدود الهی را رعایت نکنند، مانعی ندارد که زن فدیه و عوض دهد (و طلاق خُلع بگیرد). اینها حدود و مرزهای الهی است، پس از آن تجاوز نکنید. و هر کس از حدود الهی تجاوز کند پس آنان ستمگرانند.
نکتههای سورۀ بقره - آیه ۲۲۹:
در جاهلیّت، طلاق دادن و رجوع کردن به زن، امری عادّی و بدون محدودیّت بود. امّا اسلام، حد اکثر سهبار طلاق و دوبار رجوع را جایز دانست تا حرمتِ زن و خانواده حفظ شود. «تفسیر مجمعالبیان»
در اسلام، طلاق امری منفور و بدترین حلال نامگذاری شده است، ولی گاهی عدم توافق تا جایی است که امکان ادامۀ زندگی برای دو طرف نیست.
در این آیه علاوهبر طلاق رجعی که از سوی مرد است، طرح طلاق خُلع که پیشنهاد طلاق از سوی زن است نیز ارائه شده است. بهاینمعنا که زن، مهریۀ خود یا چیز دیگری را فدای آزادسازی خود قرار دهد و طلاق بگیرد.
تعدّد طلاق، بر اساس تعدّد رجوع و بقای ازدواج است. کسیکه در یک جلسه میگوید: «من سهبار طلاق دادم»، در واقع یکطلاق صورت گرفته است. چون یک ازدواج را بیشتر قطع نکرده است.
لذا بر اساس فقه اهل بیت علیهمالسّلام، چند طلاق باید در چند مرحله باشد و یکجا واقع نمیشود. زیرا به مصلحت نیست که زندگی خانوادگی در یک جلسه و با یک تصمیم برای همیشه از هم بپاشد.
با عنایت به همین موضوع بود که شیخ محمود شلتوت، مفتی اعظم مصر و رئیس دانشگاه الازهر گفت: من در مسألۀ طلاق، فقه شیعه را ترجیح میدهم.
پیامهای سورۀ بقره - آیه ۲۲۹:
۱. در قطع رابطه با دیگران، نباید آخرین تصمیم را یک مرتبه گرفت، بلکه باید میدان را برای فکر و بازگشت باز گذاشت. «الطَّلاقُ مَرَّتانِ»
۲. آزار و ضرر رسانی به همسر، ممنوع است. مرد نباید به قصد کام گرفتن یا ضربۀ روحی زدن به زن، به او رجوع نموده و سپس او را رها کند. «فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ»
۳. در همسرداری باید از سلیقههای شخصی و ناشناخته دوری کرد و به زندگی عادّی و عرفی تن در داد. «فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ»
۴. تلخی جدایی را با شیرینی هدیه و احسان جبران کنید. «أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ»
۵. طلاق، نباید عامل کینه، خشونت و انتقام باشد؛ بلکه در صورت ضرورتِ طلاق، نیکی و احسان شرط اساسی است. «أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ»
۶. اصل در زندگی، نگهداری همسر است؛ نه رها کردن او. کلمۀ «فَإِمْساکٌ» همهجا قبل از کلمه «تَسْرِیحٌ» آمده است. «فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ»
۷. حقوق و احکام در اسلام، از اخلاق و عاطفه جدا نیست. کلمات «بِإِحْسانٍ» و «بِمَعْرُوفٍ» نشانۀ همین موضوع است. «فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ»
۸. مراعات حقوق، لازم است. مرد، حق ندارد از مهریۀ زن که حق قطعی اوست چیزی را پس بگیرد. «لا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَیْتُمُوهُنَّ شَیْئاً»
۹. خواستههای مرد و زن باید در چارچوب حدود الهی باشد. «إِلَّا أَنْ یَخافا أَلَّا یُقِیما حُدُودَاللَّهِ»
۱۰. تنها نظر زن و شوهر در مورد طلاق کافی نیست، بلکه باید دیگران نیز به ادامۀ زندگی آنان امیدی نداشته باشند. «یَخافا» «فَإِنْ خِفْتُمْ»
گاهی زن و شوهر میگویند: با هم توافق اخلاقی نداریم، امّا این حرف برخاسته از هیجان آنهاست. لذا قرآن در کنار خوف زن و شوهر «یَخافا» پای مردم را به میان کشیده که آنان نیز این ناسازگاری را درک کنند. «خِفْتُمْ»
۱۱. در تصمیمگیریها باید محور اصلی، اقامۀ حدود الهی و انجام وظایف باشد. اگر حدود الهی مراعات میشود ازدواج باقی بماند وگرنه طلاق مطرح شود. «فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا یُقِیما حُدُودَ اللَّهِ»
۱۲. طرحِ «طلاق خُلع» برای آن است که زن بتواند خود را از بنبست خارج سازد. «افْتَدَتْ بِهِ»
۱۳. اسلام با ادامه زندگی به صورت تحمیلی و با اجبار و اکراه، موافق نیست. درصورتیکه زن بهاندازهای در فشار است که حاضر است مهریۀ خود را ببخشد تا رها شود، اسلام راه را برای وی باز گذاشته است. البتّه مرد ملزم به پذیرش طلاق خلع نیست. «فَلا جُناحَ عَلَیْهِما فِیمَا افْتَدَتْ بِهِ»
۱۴. شکستن قانون الهی، ظلم است. «وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ»
تفسیر صفحۀ ۳۶ قرآن کریم - سورۀ بقره - آیه ۲۳۰ - تفسیر نور:
«فَإِنْ طَلَّقَها فَلا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّی تَنْکِحَ زَوْجاً غَیْرَهُ فَإِنْ طَلَّقَها فَلا جُناحَ عَلَیْهِما أَنْ یَتَراجَعا إِنْ ظَنَّا أَنْ یُقِیما حُدُودَ اللَّهِ وَ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ یُبَیِّنُها لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ» پس اگر (بعد از دو طلاق و دو رجوع، برای بار سوم) او را طلاق داد، دیگر آن زن بر او حلال نخواهد بود، مگر آنکه به نکاح مرد دیگری درآید (و با او آمیزش نماید.) پس اگر (همسر دوّم) او را طلاق داد، مانعی ندارد که به یکدیگر بازگشت کنند (و زن با همسر اوّل خود مجدّداً ازدواج نماید.) البتّه درصورتیکه امید داشته باشند حدود الهی را برپا دارند. و اینها حدود الهی است که خداوند آن را برای افرادی که آگاهند بیان میکند.
نکتههای سورۀ بقره - آیه ۲۳۰:
در اسلام بعضی از مقرّرات، جهت جلوگیری از تصمیمات عجولانه به چشم میخورد. بهعنوان نمونه:
الف: هر کسی بنا دارد زن خود را طلاق دهد، باید زن در حال پاکی بوده و طلاق در برابر دو شاهد عادل باشد. باید تا مدّتی هزینۀ زن را بپردازد و زن در این مدّت میتواند با آرایش کردن، خود را به مرد عرضه کند. هر یک از این شرائط میتواند از طلاقهای عجولانه جلوگیری کند.
ب: مردم برای گفتوگوهای خصوصی با پیامبر بسیار هجوم میکردند، خداوند دستور داد هر کس با پیامبر سخن خصوصی دارد، مقداری صدقه بدهد و بعد گفتوگو کند. این قانون برای جلوگیری از طرح سؤالات غیر ضروری بود. «مجادله، ۱۲»
بههرحال شرط ازدواج با شوهر دیگر و طلاق دادن او، برای همسرِ شوهر اوّل شدن، یکی دیگر از نمونههای قوانین سرعتگیر در اسلام است.
پیامهای سورۀ بقره - آیه ۲۳۰:
۱. مردان نباید از اختیارات خود سوءاستفاده کنند و باید بدانند که اختیار آنها برای طلاق، محدود است.
از امام رضا علیهالسّلام روایت شده است که فرمود: طلاق را سبک نگیرید و به زنان ضرر نرسانید. «فَلا تَحِلُّ لَهُ» «من لا یحضره الفقیه، ج ۳، ص ۵۰۲»
۲. امید به زندگی بر اساس احکام الهی، شرط ازدواج است. «إِنْ ظَنَّا أَنْ یُقِیما حُدُودَ اللَّهِ»
۳. مسلمانان بدانند که حدود الهی، تنها در نماز، زکات، حج و جهاد نیست؛ مراعات مسائل خانوادگی نیز از حدود الهی است. «تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ»
۴. هر کسی اسرار و حکمت مقرّرات الهی را نمیداند. مردم عادّی، ظاهر دستورات و آگاهان، روح و عمق آن را میبینند. «لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ»
منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱، ص ۳۵۷ - ۳۶۵.
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر سوره مبارکه انعام آیه ۱۳۷
وَکَذَلِکَ زَیَّنَ لِکَثِیرٍ مِنَ الْمُشْرِکِینَ قَتْلَ أَوْلَادِهِمْ شُرَکَاؤُهُمْ لِیُرْدُوهُمْ وَلِیَلْبِسُوا عَلَیْهِمْ دِینَهُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا یَفْتَرُونَ ﴿۱۳۷﴾
۱۳۷ - و همچنین شرکاى آنها (یعنى بتها) قتل فرزندانشان را در نظرشان جلوه داده بودند (کودکان خود را قربانى بتها مى کردند و افتخار مى نمودند!) و عاقبت این کار چنین شد که آنها را به هلاکت افکندند و آئینشان را دگرگون ساختند و اگر خدا مى خواست چنین نمى کردند (زیرا مى توانست اجبارا جلو آنان را بگیرد ولى اجبار سودى ندارد ) بنابراین آنها و تهمتهایشان را به حال خود واگذار (و به اعمال آنها اعتنا مکن )
A such their associates made it attractive to the idolaters to kill their children so that they ruin them and confuse them about their religion. But had Allah willed, they would not have done so. Therefore, leave them to their false inventions. (137)
تفسیر
قرآن در این آیه اشاره به یکى دیگر از زشتکاریهاى بت پرستان و جنایتهاى شرم آور آنها کرده مى گوید: همانطور که تقسیم آنها در مورد خداوند و بتها در نظرشان جلوه داشت و این عمل زشت و خرافى و حتى مضحک را کارى پسندیده مى پنداشتند همچنین شرکاى آنها قتل فرزندان را در نظر بسیارى از بت پرستان جلوه داده بود تا آنجا که کشتن بچه هاى خود را یکنوع (افتخار) و
یا(عبادت ) محسوب مى داشتند (و کذلک زین لکثیر من المشرکین قتل اولادهم شرکائهم ).
منظور از (شرکاء) در اینجا بتها هستند که به خاطر آنان گاهى فرزندان خود را قربانى مى نمودند و یا نذر مى کردند که اگر فرزندى نصیب آنها شد آن را براى بت قربانى کنند، همانطور که در تاریخ بت پرستان قدیم گفته شده است ، و بنابراین نسبت تزیین به بتها به خاطر آن است که علاقه و عشق به بت آنها را وادار به این عمل جنایت بار مى کرد، و روى این تفسیر، قتل در آیه فوق با مسئله زنده به گور کردن دختران و یا کشتن پسران به خاطر ترس از فقر، ارتباطى ندارد.
این احتمال نیز وجود دارد که : منظور از تزیین این جنایت به وسیله بتها این باشد که خدمه و متولیان بتکده ها مردم را به این کار تشویق مى کردند و خود را زبان بت مى دانستند زیرا نقل مى کنند که عربهاى زمان جاهلیت براى انجام سفرهاى مهم و کارهاى دیگر از (هبل ) (بت بزرگ آنها ) اجازه مى گرفتند و طرز اجازه گرفتن آنها این بود که چوبهاى تیرى که در کیسه مخصوصى مجاور هبل قرار داشت و روى بعضى از آنها(افعل ) (انجام بده ) و روى بعضى (لا تفعل ))) (انجام مده ) نوشته شده بود تکان مى داد و چوبه تیرى را از میان آنها خارج مى ساخت و هر چه روى آن نوشته شده بود به عنوان پیام هبل ! تلقى مى شد و این نشان مى دهد که از این طریق نظر بتها را کشف ، هیچ بعید نیست که مسئله قربانى براى بت نیز از طریق خدمه ، به عنوان یک پیام بت معرفى شده باشد.
این احتمال نیز وجود دارد که زنده به گور کردن دختران در میان آنها که طبق نقل تواریخ به عنوان بر طرف ساختن لکه ننگ در میان طائفه ((بنى تمیم ) رائج شده بود به عنوان پیام بتها معرفى شده باشد، زیرا در تاریخ مى خوانیم که نعمان بن منذر حمله به جمعى از عرب کرد و زنان آنها را اسیر ساخت و در میان آنها دختر قیس بن عاصم بود، سپس صلح در میان آنها برقرار شد، و هر زنى به عشیره خود پیوست ، به جز دختر قیس که او ترجیح داد در میان قوم دشمن بماند، و شاید با یکى از جوانهاى آنها ازدواج کند این مطلب بر قیس بسیار گران آمد و سوگند (به عنوان بتها ) یاد کرد که هر گاه دختر دیگرى براى او متولد شود زنده به گورش کند و چیزى نگذشت که این عمل سنتى دربین آنها شد که زیر ماسک دفاع از ناموس دست به بزرگترین جنایت یعنى کشتن فرزندان بى گناه زدند.
بنابراین زنده به گور کردن دختران نیز ممکن است در آیه فوق داخل باشد.
یک احتمال دیگر نیز در تفسیر آیه فوق به نظر مى رسد اگر چه مفسران آن را ذکر نکرده اند و آن اینکه : عربهاى زمان جاهلیت آنچنان اهمیتى براى بتها قائل بودند که اموال نفیس خود را خرج بتها و متولیان و خدمه زورمند و پر درآمد آنها مى کردند و خودشان فقیر و تهیدست مى شدند تا آنجا که گاهى بچه هاى خود را از گرسنگى و فقر سر مى بریدند، این عشق به بت چنین عمل زشتى را در نظر آنها تزیین کرده بود.
ولى تفسیر اول یعنى قربانى کردن فرزندان براى بتها با متن آیه از همه مناسبتر است .
سپس قرآن نتیجه این گونه اعمال زشت این بود که بتها و خدمه بت ، مشرکان را به هلاکت بیفکنند و دین و آئین حق را مشتبه سازند و آنها را از رسیدن به یک آئین پاک محروم نمایند (لیردوهم و لیلبسوا علیهم دینهم ).
قرآن مى گوید:(اما با این همه اگر خدا مى خواست مى توانست به اجبار جلو آنها را بگیرد) ولى اجبار بر خلاف سنت خدا است ، خداوند خواسته بندگان آزاد باشند تا راه تربیت و تکامل هموار گردد زیرا در اجبار نه تربیت است و نه تکامل (و لو شاء الله ما فعلوه ).
و در پایان مى فرماید: اکنون که چنین است و آنها در میان یک چنین اعمال خرافى زشت و ننگینى غوطه ورند و حتى قبح آن را درک نمى کنند، و از همه بدتر اینکه گاهى آن را به خدا نیز نسبت مى دهند آنها و تهمتهایشان را به حال خود واگذار، و به تربیت دلهاى آماده و مستعد بپرداز (فذرهم و ما یفترون ).
چرا امام زمان، قائم آل محمد نامیده شد؟
ابوحمزه ثمالی می گوید: از حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) پرسیدم: اى فرزند رسول خدا! مگر شما ائمه، همه قائم به حق نیستید؟
فرمود: بلى!
عرض کردم: پس چرا فقط امام زمان (علیه السلام) قائم نامیده شده است؟
فرمودند: هنگامى که جدّم امام حسین علیه السّلام کشته شد فرشتگان گریستند و ضجّه زده و به درگاه الهى نالیده و گفتند: اى خدا و اى سرور ما آیا از کسى که برگزیده و فرزند برگزیده و بهترین خلق تو را کشته غافل هستى؟
خداى عزّ و جلّ به ایشان وحى نمود: اى ملائکه من آرام باشید قسم به عزّت و جلال خودم از قاتلین او انتقام خواهم گرفت اگر چه در زمان بعد باشد، سپس ائمّه اى که از فرزندان امام حسین علیه السّلام هستند را به ایشان نشان داد، آنها مسرور و خوشحال شدند در بین فرزندان حضرت یکى از آنها ایستاده و نماز مى خواند، حقّ تعالى فرمود: با این قائم از قاتلین انتقام خواهم گرفت.
منبع:علل الشرائع صفحه531
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
شعر رسانه است ...
حضرت آیتالله امام خامنهای: امروز در دنیا چالشها و درگیریها چالشهای رسانهای است. بیش از آنچه موشک و پهپاد و هواپیما و ابزارهای جنگی و مانند اینها تأثیر بگذارند در عقب راندن دشمن، رسانهها هستند که تأثیر میگذارند و دلها را تحت تأثیر قرار میدهند، ذهنها را تحت تأثیر قرار میدهند. جنگ، جنگ رسانهای است؛ هرکس رسانهی قویتر داشته باشد، در اهدافی که دارد ــ هر هدفی ــ موفّقتر خواهد بود ... 1403/1/6
رسانه، قویتر از موشک
حضرت آیتالله امام خامنهای:
شعر «رسانه» است. امروز در دنیا چالشها و درگیریها چالشهای رسانهای است. بیش از آنچه موشک و پهپاد و هواپیما و ابزارهای جنگی و مانند اینها تأثیر بگذارند در عقب راندن دشمن، رسانهها هستند که تأثیر میگذارند و دلها را تحت تأثیر قرار میدهند، ذهنها را تحت تأثیر قرار میدهند. جنگ، جنگ رسانهای است؛ هرکس رسانهی قویتر داشته باشد، در اهدافی که دارد ـ هر هدفی ـ موفّقتر خواهد بود ... 1403/01/06
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
https://defapress.ir/fa/news/511375
حضرت آیتالله امام خامنهای:
سلام بر شهدای مقاومت و خِیل عظیم مجاهدانی که در این راه جان خود را تقدیم کردهاند؛ بویژه شهید شیخ احمد یاسین و شهید سیّدعباس موسوی، و شهید فتحیشقاقی و شهید عماد مغنیه و شهید عبدالعزیز رنتیسی و شهید ابومهدی المهندس و سرانجام چهرهی برجستهی شهیدان مقاومت، شهید قاسم سلیمانی که هر یک پس از حیات پُربار و پُربرکت، با شهادت خود نیز تاثیرات مهمّی در محیط مقاومت بر جا گذاشتند ... 1400/02/17
شهید مدافع حرم احسان کربلاییپور
شـهادت: 16 اسفند 1400 در سوریه توسط هواپیمای رژیم صهیونیستی
https://farsi.khamenei.ir/tag-content?id=1140
حضرت آیتالله امام خامنهای:
شهید سلیمانی از نگاه من و تجربهی من و چیزی که حس کردم، یک روح تازهای در این مجموعهی مقاومت دمید و راه تازهای در مقابل آن باز کرد و آن را، هم از لحاظ معنوی مجهّز کرد، هم از لحاظ مادّی مجهّز کرد... 1401/10/11
شهید مدافع حرم شهید مرتضی سعیدنژاد شـهادت: 1400/12/16 سوریه
https://qazvin.navideshahed.com/fa/news/564379
https://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=387
بخشی از وصیت نامه:
ای خواهرم! زینب (س) زمان باش و در راه خدا مبارزه و تا آخرین قطره خونت از اسلام دفاع کن ...
شهید مدافع حرم شهید محمود مراد اسکندری
شهادت : 1394/11/12 تل جبین – عملیات آزادسازی نبل و الزهرا – سوریه
بخشی از وصیت نامه:
جنگ ... به قول شهید بابایی، جنگ شلیک گلوله نیست! انجام وظیفه است. حالا هر کس به هر طریق که از دستش برمیآید. یکی جهاد میکند با سلاح. یکی جهاد میکند با پولَش، یکی جهاد میکند با عِلمَش! هر چیزی که از دست کسی بر بیاید، برای دفاع از اسلام، «جهاد» است و طبق آیهی شریفهی قرآن که میفرماید: بِسم اللهِ الرَّحمن الرَّحیم وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة تمام تلاش خود را برای مبارزه با کفر آماده کنید ...
إن شاء الله تا زندهایم، رزمندهایم! ما با ولایت زندهایم. که تا هست، ما قافلهای از جان گذشتگانیم، دنیا طلبان بدانند، ما تا آخرین قطرهی خون پای ولایت ایستادهایم، محال است که در تاریخ بخوانند که سیّد علی تنها ماند! لبیک یا خامنهای ...
جهاد در راه خدا از زندگی ذلّت بار که هیچ، بلکه از زندگی راحت و خوش ولی فانی دنیا بهتر است ...
امر ازدواج را سخت نگیرید، ولی متفکرانه و به جا و به وقتش انجام دهید.
برای ... تمام جوانان از خداوند طلب خوشبختی و عاقبت به خیری میکنم ... امیدوارم که آنطور رفتار کنید، که شایستهی شیعیان واقعی امام علی (ع) و حضرت زهرا (س) باشد ...
https://harimeharam.ir/shahid/113
شهید مدافع حرم شهید مرتضی کریمی (ابوحنانه)
شهادت : 1394/10/21 خانطومان - سوریه
بخشی از وصیت نامه
از تمامی دوستان و آشنایان ... تقاضا دارم به فرامین مقام معظم رهبری گوش فرا دهند تا گمراه نشوند زیرا ایشان بهترین دوست شناس و دشمن شناس است ... سایه مقام معظم رهبری مستدام باشد ...
التماس دعا
- ۰۳/۰۲/۱۲